وبلاگ :
سير بي سلوك ( مجاهديان )
يادداشت :
بحر در كوزه
نظرات :
5
خصوصي ،
25
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
در نام مسيح
نمي دانم چقدر در عقايدت صادق هستي ولي مطمئنا در مورد خداي محبت انجيل و جفاهاي كه در دنيا بر ضد آنها مي شود چيزي نمي داني كه اينگونه در وب لاگ ما نظر مي دهي.
پاسخ
قا يا خانم مسيحي! اولا خودتون اول شروع كردين و شمشير رو از رو بستين(مي خواي از رويا خانمت بپرس)! دوماً اظهار نظرها تماما نقل قول بودند هم از عهد قديم و عهد جديد(كتب مقدس خودتون!!!!)و نيز از بزرگاني كه اكثرا مسيحي هستند !!! سوما بايد بدانيد اينهمه فحش و ناسزا و بي نزاكتي در وبلاگهايتان عليه اسلام در همين دنيا هم جواب خواهند گرفت!براي استفاده و قضاوت ديگر خوانندگان فرهيخته دوباره همانها رو عينا در اينجا درج مي كنم:1. مسيحيت و اسلام در نظر نويسندگان بزرگ غرب:ولتر ميگويد: "دين اسلام وجود خود را به فتوت و جوانمرديهاي بنيانگذارش مديون است، در صورتي كه مسيحيان با كمك شمشير و تل آتش آيين خود را به ديگران تحميل ميكنند. پروردگارا كاش تمام ملتهاي اروپا، روش تركان مسلمان را سرمشق قرار ميدادند"."آرنولد" مينويسد: "از اين نمونههاييكه تاكنون ذكر كرديم كه همه از گذشت و سهلگيري مسلمانهايي كه در قرن اول هجري بر عربهاي مسيحي پيروز شده و تسلط داشتند، حكايت ميكرد و همچنان در نسلهاي بعدي جريان داشته است، ميتوانيم به طور قطع و اخلاص اين معني را ادعا كنيم: اين قبايل مسيحي كه در مقابل اسلام گردن نهاده و معتقد به آن شدهاند، اين كار را از روي اختيار و اراده آزاد انجام دادهاند، هيچگونه جبر و اكراهي در ميان نبوده است و عربهاي مسيحي مذهب كه هماكنون در ميان مسلمين زندگي ميكنند، شاهد اين تسامح و سهلگيري هستند". و اين در حالي است كه مسيحيان پس از پيروزي بر اندلس مسلمانان را به پذيرش مسيحيت و در صورت مخالفت به مرگ تهديد كردند.روبرتسون مينويسد: "هنگاميكه مسلمانان (در زمان خليفه دوم) بيتالمقدس را فتح كردند هيچگونه آزاري به مسيحيان نرساندند؛ ولي بر عكس هنگاميكه نصارا اين شهر را گرفتند با كمال بيرحمي مسلمانان را قتلعام كردند. و يهود نيز وقتي به آنجا آمدند، بيباكانه همه را سوزاندند". همو ميگويد: "بايد اقرار كنم كه اين سازش و احترام متقابل به اديان را كه نشانه رحم و مروت انساني است، ملتهاي مسيحي مذهب از مسلمانان ياد گرفتهاند".آلبرماله درباره آدمكشيهاي صليبيان مينويسد: "عموم روايات بر قتل عام شهادت ميدهد، تقريباً ده هزار مسلمان در معبد قتل عام شدند و هر كس در آنجا راه ميرفت تا بند پايش را خون ميگرفت... هيچكس جان به در نبرد و حتي زن و اطفال خردسال را هم معاف ننمودند."يوسف اشباح، مورخ آلماني در كتاب "تاريخ اندلس" آورده است: "قشون مسيحيان سيلآسا به شهرها و دهات سرازير ميشدند و آنها را آتشزده، ويران مينمودند و به هر كجا ميرسيدند با آتش و شمشير به جان مردم ميافتادند و مساجد مسلمين را مورد هتك حرمت قرار داده و صليبها را بر فراز منارهها نصب ميكردند."مارسل بوآزار محقق انستيتوي تحقيقات عالي بينالمللي در ژنو با تمجيد از ديدگاههاي جهاني اسلام و امتيازات خاص آن، مينويسد: "... اسلام در صدد ساختن جهاني است كه همه مردم، حتي آنان كه به دين سابق خويش وفادار ماندهاند، با تفاهم و همكاري و برادري و برابري كامل زندگي كنند..." او فراتر رفته و مينويسد: "بايد اذعان كنيم كه پيغمبر اسلام، بنيانگذار حقوق بينالملل بوده است".و در جاي ديگر با اسوه خواندن پارهاي از آموزههاي حقوق بينالملل در اسلام ميگويد: "اين حقيقتي است بديهي كه حقوقدانان مسلمان ده قرن پيش از ژان ژاك روسو به دست دادهاند."2. خشونت در عهدين اكنون جا دارد نيمنگاهي به عهد عتيق و جديد انداخته و به مقايسه آموزههاي آن با تعاليم اسلام بپردازيم. در عهد عتيق كه كتاب مقدس يهوديان و مسيحيان است پيرامون نبرد با مشركان آمده است: "اگر درباره يكي از شهرهايي كه يهوه خدايت به تو به جهت سكونت ميدهد، خبر يابي كه بعضي پسران بليطال از ميان تو بيرون رفته ساكنان شهر خود را منحرف ساخته؛ گفتهاند: برويم و خدايان غير را كه نشناختهايد عبادت نماييم، آنگاه تفحص و تجسس نموده نيك استفسار نمايد و اينك اگر اين امر صحيح و يقين باشد كه اين رِجاسَت در ميان تو معمول شده است البته ساكنان آن شهر را بدم شمشير بِكُش و آن را با هر چه در آن است و بهايمش را بدم شمشير هلاكنما و همه غنيمت آن را در ميان كوچهاش جمع كن و شهر را با تمامي غنيمتش براي يهوه خدايت به آتش بالكل بسوزان و آن تا به ابد تلي خواهد بود و بار ديگر بنا نخواهد شد و از چيزهاي حرام شده چيزي به دستت نچسبد تا خداوند از شدت خشم خود برگشته بر تو رحمت و رأفت بنمايد." در سفر تثنيه نيز آمده است: "يهوه خداي ما عوج ملك باشان را نيز و تمامي قومش را به دست ما تسليم نمود. او را به حدي شكست داديم كه احدي از براي وي باقي نماند... و آنها را بالكل هلاك كرديم چنانكه با سيحون ملك حشبون كرده بوديم. هر شهر را با مردان و زنان و اطفال هلاك ساختيم و تمام بهايم و غنيمت شهرها را براي خود به غارت برديم..." بيترديد هرگز نميتوان ردپاي چنين آموزههايي را در اسلام يافت. در عهد جديد (انجيل) نيز كه كتاب خاص مسيحيان است از زبان حضرت عيسي(ع) آمده است: "گمان مبريد كه آمدهام صلح و آرامش را بر زمين برقرار سازم. نه، من آمدهام تا شمشير را برقرار نمايم. من آمدهام تا پسر را از پدر جدا كنم، دختر را از مادر، و عروس را از مادر شوهر، بطوري كه دشمنان هر كس، اهل خانه خود او خواهند بود."3. مدارا و خشونت در عصر حاضردر عصر حاضر در ميان پيروان اديان بزرگ جهان مسلمانان بردبارترين آنان در برخورد با صاحبان ديگر اديان ميباشند، در حاليكه بزرگترين جنايات تاريخي از سوي سردمداران شعار صلح و امنيت و دموكراسي نسبت به مسلمانان انجام ميپذيرد. نمونههاي اين مسئله در بوسني و هرزگوين، فلسطين اشغالي، عراق، افغانستان و... مشاهده شده و ميشود. دكتر سيد حسين نصر در اينباره مينويسد: "... يهوديان، مسيحيان و مسلمانان در صلح و صفا و تسامحي چشمگير در اسپانياي زمان حاكميت مسلمانان در كنار هم زيستهاند... حتي همين امروز ميليونها مسيحي و نيز شمار كمي از يهوديان، زرتشتيان، بودائيان و هندوان، در گسترهاي از مغرب تا مالزي تحت حاكميت مسلمانان مشغول گذراندن زندگياند. نه تنها بر آنها در مقام انسان، تسامح و مدارا روا داشته شده، بلكه بسياريشان در كشورهاي خود ثروتمندترين گروهها به شمار ميآيند، مانند قبطيان در مصر يا بوداييان چيني در مالزي. اين گروهها هرگز مشمول "تصفيه قومي" نشدهاند. در حاليكه، گذشته از جنايات دهشتناك آلمان نازي، مسلمانان و يهوديان در اسپانياي پس از 1942 يا تاتارها در روسيه تزاري و همين امروز نيز مسلمانان در بوسني مورد تصفيه قومي قرار گرفتهاند". همو ميگويد: "عده زيادي درباره جهان اسلام چنان سخن ميگويند تو گويي اين جهان اسلام است كه ناو خود را در خليج مكزيك و به قصد تهديد آمريكا مستقر كرده است. حال آنكه اين ناو آمريكاست كه بر خليجفارس و عمده منابع اقتصادي قاطبه ملل مسلمان در آن منطقه تسلط دارد".والسلام