هستها و بایدهای
پژوهشهای حدیثی در منظومه شمسی علوم اسلامی
در گفتگو با آیت الله محمدی ری شهری (قسمت دوم/پایانی)
? ارزیابی شما از پژوهشهای حدیثی خاورشناسان (اعم از خاورشناسان معاند و منصف) چیست؟
? در دوران معاصر مستشرقان، در علوم اسلامی، پژوهشهایی را انجام دادهاند. آنان در دو حوز? قرآن و حدیث، مطالعاتی را به سامان رساندهاند. شاید کارهای قرآنی آنان بیشتر از تلاشهای حدیثی ایشان باشد. اما به هر تقدیر افردی همچون گُلدزیهر مجارستانی (1850 ـ 1920 م) و شاخت آلمانی (1902 ـ 1969 م) طلایهداران پژوهشهای حدیثی در میان مستشرقان هستند. البته همانگونه که شما اشاره کرده اید، باید توجه داشت که برخی از مستشرقان با هدف اسلامستیزی در حوزه قرآن پژوهی و حدیث پژوهی وارد شدهاند.
خاورشناسان در ابتدا بعضی از کتب حدیثی را به انگلیسی ترجمه کردند و در مراحل بعدی مقالهها و برداشتهای خویش را در قالب نوشتار عرضه نمودند، و برای انتقال دیدگاههای خود به مسلمانان، آثار خود را به زبانهای دیگر ترجمه نیز کردند.
مهمترین کارهای مستشرقان در زمینه حدیث را میتوان «فهرست نویسی» دانست. در فهرست نویسی، ابتدا کتابهای حدیثی خطی را فهرست کردند و در مرحل? بعد، ابواب 14 کتاب حدیثی را در یک فهرست گرد آوردند و به نام «مفتاح کنوز السنة» منتشر ساختند. در مراحل تکمیلی، کاری گسترده نموده و «المعجم المفهرس لالفاظ الاحادیث النبوی» را به حدیث دوستان عرضه کردند.
قابل ذکر است که بیشتر پژوهشهای مستشرقان، در حوز? کتابهای حدیثی و علوم حدیثی سنّیان بوده و در حوز? حدیثی شیعه بسیار، بسیار، اندک کار کردهاند؛ مثلاً بعضی از آثار شیخ طوسی مانند «الاستبصار» توسط مستشرقان تصحیح و منتشر شده است. همینطور بعضی از کتابهای رجالی شیعه نیز به وسیل? ایشان تصحیح گشته است. بنابراین عمد? کار ایشان در نگارشهای سنّیان بوده نه شیعیان، به گونهای که حتی در مدخل «حدیث» دائرة المعارف اسلام (چاپ لیدن هلند) حدیث شیعه بسیار کمرنگ منعکس شده است؛ که این نشئت گرفته از کم اطلاعی مستشرقان از مذهب شیعه میباشد.
? لطفاً سابقهای از «پژوهشهای جمعی و گروهی» در امر معارف اسلامی و به ویژه حدیثی بفرمایید؟ مزایا و ثمرات این روش پژوهشی را چه میدانید؟ آیا آسیبهایی بر این روش محتمل است؟
? پژوهشهای گروهی، امری جدید نیست. تألیف «بحارالأنوار» به عنوان گستردهترین کتاب حدیثی شیعه، در ظرف چهل سال با یاری گروهی از شاگردان علامه مجلسی به پایان رسید.
اگر حوزه کار تحقیقی، مانند دانشنامه «میزان الحکمه»، گسترده باشد، چارهای جز کار جمعی نیست. در مورد بسیاری از کارهای بزرگ کهن که به عنوان پژوهشهای فردی شهرت یافتهاند، بعید نیست که در واقع آنها محصول کار گروهی بوده باشند، اما به نام شخصیتهایی شهرت یافتهاند که بر آن پژوهشها اشراف داشتهاند.
تنها آسیبی که بر این روش به نظر میرسد، مشکل دیدگاههای مختلف در جمعآوری و جمع بندی و تحلیل احادیث است؛ که البته این آسیب با مدیریت واحد قوی، قابل پیشگیری است؛ چنان که در پژوهشهای حدیثی دارالحدیث، تاکنون این مشکل بروز نیافته است.
? جایگاه و منزلت علوم الحدیث در محیطهای علمی ـ پژوهشی، به ویژه دانشگاههای کشور را چگونه میبینید؟ آیا در این زمینه پیشنهاد و توصیهای دارید؟
? به نظر این جانب، علوم و معارف احادیث اهل بیت(علیهم السلام) نه تنها در دانشگاههای کشور، بلکه در حوزههای علمیه نیز جایگاه و منزلت مناسب خود را ندارند. باید پذیرفت که متأسفانه با هم? نیازی که حوزههای علمیه در هم? زمینههای فعالیت خود و دانشگاهها در حوزه علوم انسانی، به معارف اهل بیت(علیهم السلام) دارند، در جمهوری اسلامی سرمایهگذاریهای لازم در این زمینه نشده است. برای پایان دادن به مهجوریت و عزت بخشی شایسته حدیث در حوزههای علمیه و دانشگاهها، لازم است مدیریت حوزه از یک سو و شورای انقلاب فرهنگی از سوی دیگر، بدین منظور برنامهریزی کنند، و مؤسس? علمی فرهنگی دارالحدیث آمادگی دارد در این زمینه با آنها همکاری نماید.
?مجموعه دارالحدیث و دانشکده حدیث تا چه میزان در دستیابی به اهداف خود موفق بوده است؟ آیا ادامه همین روند تکاملی مجموعه فوق الذکر در دستور کار شماست یا در کنار آن به تأسیس مراکز علمی ـ پژوهشی دیگری نیز میاندیشید؟ لطفاً به اختصار، کارهای عمده در دست پژوهش خود را نیز برشمارید.
? هر کس با فعالیتهای «پژوهشکد? علوم و معارف حدیث» و «دانشکده علوم حدیث» آشنا باشد، میداند که با توجه به نوپایی و امکاناتی که در اختیار دارالحدیث بوده و هست، برکات خداوند متعال در جهت نیل به اهداف بلند این مؤسسه، بسیار فراتر از تلاشهای ما بوده است؛ لیکن تا رسیدن به نقط? مطلوب فاصل? زیادی در پیش داریم و بدین منظور، تبدیل کردن «دانشکده علوم حدیث» به «دانشگاه جامع اسلامی» و «پژوهشکد? علوم و معارف حدیث» به «پژوهشگاه»، در دستور کار ماست.
در مورد پژوهشهای عمدهای که در دست داریم، میتوان به: «دانشنام? بزرگ قرآن و حدیث»، «دانشنامه امام مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)»، ادام? «دانشنام? عقاید اسلامی»، «موسوع? تفسیر اهل بیت(علیهم السلام)» و «موسوع? فقهی» اشاره کرد.
? با توجه به توفیق حضرتعالی در حشر و نشر چند ده ساله در ساحت مقدس حدیث، مستدعی است جهت استفاده محققان جوان، تجربیات مغتنمی که قطعاً در این سالهای پربرکت اندوختهاید، به همراه چند خاطره حدیثی، هدیه دوستان کنید.
? در پاسخ به این پرسش، خیلی خلاصه میتوانم به دو عنصر «نورانیّت» و «برکت» فعالیتهای حدیثی، به عنوان حاصل تقریباً یک عمر تجربه کار در زمین? معارف اهل بیت(علیهم السلام) اشاره کنم. در واقع، همانگونه که در احادیث اسلامی آمده، اهل بیت(علیهم السلام) قرآن ناطقاند و کسی که در جهت نشر معارف آنها تلاش میکند، آن دو جملهای که در زیارت نورانی «جامع? کبیره» آمده را عملاً تجربه میکند؛ یکی: «کلامکم نور» و دیگری: «مساکن برکة الله». فعالیتهای حدیثی به زندگی معنوی و علمی روحانیون، نورانیّت و برکت خاصی میبخشد، آنگونه که هر کس با معارف اهل بیت(علیهم السلام) سر و کار داشته باشد، میتواند آن را تجربه کند.
اگر کسی بیست سال پیش، به بنده میگفت: حرکتی را که اکنون در زیر زمین خانهات در قم با مبلغ 250 هزار تومانی که امام خمینی(ره) داده، آغاز کردهای، حتی تا 50 سال دیگر تازه به نقطهای که امروز به آن رسیدهای خواهی رسید، نمیتوانستم باور کنم! در واقع این پیشگویی و پیش بینی، رؤیایی شیرین بیش نبود، اما به فضل خداوند و عنایت حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا فداه)، حرکت یاد شده، برکت یافت و به «مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث» انجامید و امیدوارم با عنایت ام الائمه صدیقه کبرای (سلام الله علیها) همچنان روند تکاملی خود را طی کند. به تعبیر دیگر، روند رشد و بالندگی دارالحدیث، مهمترین و شیرینترین و آموزندهترین خاطرات و تجربیات این جانب برای پژوهشگران ِ جوانِ حوزههای علمیه است.
?ارزیابی شما از کارنامه متولیان امر در زمینه تدوین متون معارف اسلامی دانشگاهها و سامان دهی اساتید معارف، متناسب با نیازهای قشر جوان دانشجو چیست؟ آیا وضعیت موجود همان وضعیت مطلوب است؟
? به نظر این جانب، کار زیادی که برای دانشجویان جاذبه داشته باشد در زمین? معارف اسلامی انجام نشده، و شورای انقلاب فرهنگی باید با مشورت کارشناسان خبره برنامهریزی دقیق و همه جانبهای را در این عرصه داشته باشد.
?تعریف و انتظار شما از شخصیت علمی و معنوی یک استاد معارف دانشگاه چه میباشد؟ چه توصیهای به اساتید معارف اسلامی دانشگاههای کشور دارید؟
? استاد معارف دانشگاه باید دارای چهار ویژگی باشد:
1. شناخت نیازهای معرفتی نسل جوان و به خصوص دانشگاهی در حوز? دین.
2. آگاهی عمیق از معارف دینی بر پایه قرآن و حدیث، به گونهای که بتواند پاسخگوی انواع شبهات آنها باشد.
3. تخلّق به اخلاق اسلامی، به گونهای که رفتار او بیش از گفتارش، دانشجویان را جذب دین و معنویت کند.
4. دارای هنر تبیین و تبلیغ معارف دینی باشد؛ به گونهای که در کتاب «تبلیغ بر پایه قرآن و حدیث» آوردهام.
? در پایان، ضمن تشکر و سپاس از حضرتعالی و مجموعه فرهیخته همکاران شما در مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث و دانشکده حدیث، که در به سامان رسیدن این گفتگو ما را یاری رساندند، توفیقات روزافزون شما را از خداوند متعال مسئلت داریم.
? بنده هم از زحمات شما، تشکر میکنم.
|
||
|
||
ParsiBlog.comپیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ فارسی |
<script src="http://mjmafi1.googlepages.com/clock30.js" language=javascript>>